- کش رفتار
خوش رفتار، ویژگی آنکه با مردم به خوش خویی و مهربانی رفتار می کند، ویژگی انسان یا حیوانی که که خوب راه می رود، خوش گام
معنی کش رفتار - جستجوی لغت در جدول جو
- کش رفتار (کَ رَ)
خوش رفتار. خوش حرکت. (ناظم الاطباء). رجوع به کش شود
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ویژگی کسی که با مردم به خوش خویی و مهربانی رفتار می کند، ویژگی انسان یا حیوانی که که خوب راه می رود، خوش گام
(کَ رَ)
لغت نامه دهخدا
بدسلوک. کسی که رفتارش ناراست و ناهموار باشد. کج رفتار. که بر مراد کس نرود. که خلاف مراد کس رود، کوزپشت. (ناظم الاطباء)
(کَ رَ)
لغت نامه دهخدا
که رفتار کج دارد. رونده براه ناراست و ناهموار. (ناظم الاطباء) :
آنکه دزدی کند از این گفتار
پنج پای است زشت و کجرفتار.
سنائی.
سعدیا راست روان گوی سعادت بردند
راستی کن که بمنزل نرسد کجرفتار.
سعدی.
- فلک کجرفتار، ناسازگار. غیر موافق.
، بدذات. مفسد. (ناظم الاطباء)
آنکه دزدی کند از این گفتار
پنج پای است زشت و کجرفتار.
سنائی.
سعدیا راست روان گوی سعادت بردند
راستی کن که بمنزل نرسد کجرفتار.
سعدی.
- فلک کجرفتار، ناسازگار. غیر موافق.
، بدذات. مفسد. (ناظم الاطباء)
(کُ رَ)
لغت نامه دهخدا
کسی که رفتار سریع ندارد. کندرو:
سعدیا دعوی بی صدق به جایی نرسد
کندرفتار و به گفتار چنین سرتیزیم.
سعدی
سعدیا دعوی بی صدق به جایی نرسد
کندرفتار و به گفتار چنین سرتیزیم.
سعدی
(کَ رَ)
لغت نامه دهخدا
آنکه سلوک و رفتار وی مانند کبک زیبا و جمیل باشد. (ناظم الاطباء). خوش خرام: کنیزکی را دید با جمال زیبادلال عنبرموی خورشیددیدار کبک رفتار. (سندبادنامه ص 138)
(رَ جَ / جِ تَ)
لغت نامه دهخدا
دزدیدن با زبردستی و چالاکی. به مهارت و چابکی دزدیدن که کسی نبیند. با زرنگی و چربدستی در حضور کس یا کسانی دزدیدن
خوش سلوک، رئوف، مهربان، نیک رفتار، نیکوکردار
متضاد: بدرفتار، بدسلوک، خوش خرام، خوش سودا
متضاد: بدرفتار، بدسلوک، خوش خرام، خوش سودا
